ترجمه : دکتر نبیل پاکطین
تصرف ناگهانی قدرت بدست طالبان بحران قبلی وحشتناک
انسانی را در افغانستان شدت بخشید. اگرچه رسانه های جهان در روند تخلیه از طریق
میدان هوایی کابل ، سقوط حکومت اشرف غنی و پیشرفت طالبان متمرکز بودند، ولی این که همه دغدغه ها چطور باعث بحران صحت عامه شد از توجه باز ماند. باوجود مواجهه با
کوید19، نبود مصونیت غذایی ، فقر و خشک
سالی شدید، زیربنا های صحت عامه افغانستان به چالش های جدید مواجه شد به ویژه
کمپاین ورود طالبان باعث شد که بیشتر از نیم میلیون نفوس افغانستان ، آنجا را ترک
نمایند. بسیاری از کارمندان صحی مجبور به فرار از کشور شان شده ، و باقیمانده برای
ماه ها معاش اخذ نکردند. بی ثباتی اقتصادی دسترسی به خدمات صحی و ادویه جات را
مختل ساخته ولی با آنهم تحریک طالبان ادعای عرضه خدمات صحی را دارند.
زمانیکه طالبان در بین سالهای 1996- 2001 در
افغانستان حکومت کردند، آنها کمترین علاقه ای را جهت بهبود عرضه خدمات صحی به خرج
دادند، در مراجعه بیماران زن در 22 شفاخانه های کابل محدودیت وضع کردند و در یک
شهر حاوی نفوس 1.5 میلیونی برای شهروندان سهولت ها و تجهیزات فقیر و خیلی غیر معیاری و را در دسترس قرار دادند. به
همین منوال مرگ و میر مادران به میزان قابل ملاحظه افزایش یافت چنانکه در سال 2000
این مرگ و میر به 1.450 در هر 100.000 خانم رسید که بالاترین رقم مرگ و میر را در
جهان نماینده گی می کرد. تا زمان برگشت دوباره شان در ماه اگست سال 2021 بازهم
طالبان به نحوی بالای گشت و گذار خانم ها محدودیت های را وضع کردند که این روحیه
به نوبه ای خود دسترسی بیماران را به مراقبت های صحی از یک سو و از سوی دیگر این
محدودیت ها مراکز صحی را از نگاه تعداد کمتر کارمندان صحی به مخاطره مواجه ساخته
است. هرچند سخنان و طرز خطابه های طالبان نسبت به قبل خفیفاً تغییر نموده است اما
هرگز صحت همه ای افغان ها به گونه مشهود اولویت شان نیست.
حالا باید جوامع بین الملل کدام اقدامات را جهت
پیشگیری ازوقوع بیشتر فاجعه صحی در افغانستان زیر نظر بگیرد؟
اولین قدم بایستی این باشد که شناخت پیشرفت
در عرضه خدمات صحی ممکن است یا نه. گفتنی است که از اثر بحران های 40 سال گذشته
زیر بنا های صحی افغانستان از رشد طولانی مدت و طبیعی آن بازمانده و به تحلیل رفته
است، هرچند در دو دهه گذشته تلاش های فراوانی جهت ترمیم این کوتاهی ها اعمال شد.
در سال 2018 دسترسی به عرضه خدمات صحی در
ظرف دوساعت به وسعت 87% نفوس کشور فراهم شده بود. در همن حال میزان مرگ و میر
مادران به 638 مرگ و میر در هر 100.000
خانم در سال 2017 کاهش یافته بود و توقع حیات در حدود 10 سال برای هردو زنان و
مردان افزایش یافته بود چنانه توقع حیات به 63 سال از سال 2007 تا سال 2017 رسیده
بود. هرچند چالش ها فراراه انتانات پولیو
یا فلج کودکان دارای سوء تغذی کماکان وجود داشت ولی گاهشماری ارقام نشان می دهد
بهبودی مستدام در مراقبت های صحی رونما گردیده بود. برگشت طالبان علناً به این
دستآورد ها لطمه وارد نموده است.
برای مطالعه بیشتر درپایین به دکمه ای READ MORE کلیک نمایید : 👇
در حالیکه کشور های غربی و موسسات بین المللی توجه خود را بر تخلیه شهروندان و توقف کمک ها متمرکز ساخته است، جوامع بین المللی یک مکلفیت دارد و آن اینست که کمک های بشردوستانه شان را جهت پیشگیری از تخریب تحولات عظیم در افغانستان از سر بگیرند، به ویژه برای نفوس که دیگر دسترسی شان را به غذا، آب آشامیدنی ، برق و مراقبت های بهداشتی از دست داده اند. توقف کمک های بشردوستانه به ویژه برای حدود یک میلیون کودک که قرار است از سبب سوء تغذی امسال ازبین بروند و 90% مراکز صحی که از نظر نبود بودیجه برای تجهیزات صحی و قوای بشری در خطر بالای فلج شدن قرار دارند خطیر و چالش برانگیز قلمداد می شود. فراهم نمودن کمک های بدون شرط برای طالبان بدون شک خطر مشروعیت یک گروه که قدرت را به زور قاپیده اند در قبال دارد، و همچنان طالبان به تعهدات عرضه خدمات صحی پابند نبوده و موسسات خارجی (NGOs) را خواهند فریفت در حالیکه به اجندای اساسی ایدیولوژیک شان متمرکز خواهند بود. از سوی دیگرتحریم تمام کمک ها به افغانستان این بحران را سنگین تر خواهد ساخت. ختم کمک ها قاعدتاً اکثریت نفوس آسیب پذیر را صدمه می زند به ویژه طبق گزارش ها در سال 2021 تقریباً نیم نفوس افغانستان نیازمند به کمک های بشردوستانه هستند. بحث ادامه کمک های بشر دوستانه نه تنها که یک موضوع اخلاقی بلکه یک موضوع عملگرایانه نیز می باشد، چنانکه افغانستان در چانس خطر بالای شیوع بالقوه انتانات مختلف و واریانت های کشنده ویروس کرونا قرار داشته و ویروس فلج کودکان ( پولیو) در افغانستان یعنی در آخرین مرز تلاشهای ریشه کن سازی آن در جهان قرار داشت، دارد دوباره جان می گیرد.
بناً نهاد های صحی جهان بایستی میکانیزم های بدیل
بودیجوی را برای نحوه مصارف نهاد های موجود در افغانستان مثل کمیسیون عالی برای پناهندگان ملل متحد از
طریق نهاد های حمایت کننده به گونه مستقیم ویا از طریق ایجاد نهاد مستقل دیگر برای
مدیریت کمک ها ، بدون تسلیم دهی به رژیم طالبان فراهم گرداند. آنسوی بحران فوری، تلاش برای کمک
های بشردوستانه در راستای تقویه ای مردم افغانستان برای ایجاد یک نظام ثابت و
مستدام صحی باید توسط خود مردم افغانستان
صورت بگیرد. تاریخ کمک های خارجی به افغانستان نشان داده است که یک شمه ای از ثبات
در طی دهه ها می تواند در آن کشور شکل بگیرد ولی در ظرف چندین روز از بین برود که
این به نوبه خود بیانگرنیاز به سرمایه
گذاری دوامدار است. طبق آمار و گزارش های موثق 80% بودیجه افغانستان در طی سالیان
گذشته متعلق به کمک های بین المللی بوده بناً
طالبان برای حفظ یک کشور کارا به کمک های
خارجی اشد ضرورت خواهند داشت. این آسیب پذیری برای بازیگران بین الملل زمینه را
برای نفوذ امتیازات شان می دهد، آنها باید نهایت دقت سیاسی خود را به خرج دهند که
تا تطبیق بالقوه ای زیربنا های صحت عامه را برای یک پاسخ همآهنگ در برابر چالش های
قریب الوقوع فراهم نمایند، البته با تمکین به اصول کمک های بشردوستانه ای چون:
انسانیت، بی طرفی ، بی غرضی و استقلال.
سرمایه گذاری ها همچنان باید مودل بولتو (BOTLO) را عایت
کند چنانکه در آن کمک های کمک کننده گان از روش " ایجاد، عمل، قرارداد
و حق مالکیت" زیربنای صحی استفاده نمایند از قبیل سیستم انرژی آفتابی که حالا
وارد های جراحی، نسایی و ولادی شفاخانه لشکرگاه را تحت پوشش قرار داده است.
بلآخره، سرمایه گذاری اساس نظام صحی افغانستان است که نیازمند دوامدار بودن و مقرون به کار آمدی هزینه میباشد نه اینکه مثل
گذشته با کمک های مقطعی و یک چاره ای برای نیازمندی های موقت.
همزمان، پاسخدهی به بحران پناهجویان افغان به
گونه اخلاقی آن مستلزم همآهنگی و همکاری کشور های مختلف است که تا ویزه های ویژه و
برنامه های قبولی پناهجویان را گسترش دهند و همچنان حمایت های بیشتر را حین ورود
پناهجویان فراهم نمایند. طبق برنامه ای بشردوستانه پناهندگی، ملل متحد متوقع است که حدود 95 هزار
پناهجویان افغان را اجازه اقامه بدهد. یک
تلاش ابتدایی برای استقبال از این امر باید در زمان حال اعمال شود. برعلاوه، برای
افراد که زیر حمایت برنامه پناهنده گی در
ایالات متحده امریکا استند کدام امتیاز عامه مد نظر گرفته نشده است ، برای
پناهجویان باید اجازه نامه پناهندگی داده شود که تا بتوانند از خدمات صحی و دیگر امتیازات
اساسی بهره مند شوند. در واقع، پناهنده گان به گونه عمدی باید در سیستم صحی مدغم
شوند که تا از خدمات عاجل پیشگیری به عمل آید و موانع از سر راه دسترسی به مراقبت های ابتدایی شان برداشته شوند. نهاد های
صحت عامه می توانند که در برنامه های پلانگذاری پناهنده گان سهیم شوند که تا یک
مرکز قابل دسترس دوامدار صحی را ایجاد نمایند تا نیازمندی های مغلق پناهجویان رشد
نکرده و مرفوع شوند: از قبیل کمک های اولیه، تداوی بیماری های انتانی و
واکسیناسیون در کوتاه مدت، و مدیریت صحت روان، آسیب ها و بیماری های مزمن در
طولانی مدت.
این
چنین حمایت از ملاحظات صحی برای مدیریت اسکان مجدد قابل پیشنینی پناهنجویان ضروری
بوده و کشور ها را به یک موقعیت بهتر برای یک میزبان مستدام قرار خواهند داد و مجال خلط پناهجویان را به اجتماع شان بیشتر
خواهد ساخت. علیرغم تعهد جوامع بین الملل برای حفظ نظام صحی جهانی و حمایت یک جهان
بیشتر صلح آمیز، حرف باید زودتر به عمل تبدیل شود که تا از تبعات مخرب یک بحران
عظیم انسانی در افغانستان پیشگیری شود. حاکمیت طالبان برای برگشت دستآورد های قابل
ملاحظه در عرصه خدمات صحی عادلانه و مساوی و زیر بنای صحت عامه که در طی دو دهه
گذشته به ارمغان آمد، یک تهدید است. نهاد های بین المللی باید خود را در راستای
دریافت کاربرد نوآورانه جهت پیشگیری از عقبگرد نظام صحی افغانستان مکلف بدانند. این
مسولیت ها شامل اسکان مجدد جامع پناهنده گان و عرضه خدمات صحی مستدام به منظور
حمایت اشخاص آسیب پذیر و کاهش وابستگی در طولانی مدت می باشد. در حالیکه پالیسی
جهان غرب واگذاری افغانستان برای طالبان بود، اما جهان نباید مردم افغانستان را
ترک بکنند، مسولیت ادعای صحت جهانی بسیار
بزرگ است.
مآخذ:
برگرفته از ژورنال علمی نیچرمیدیسن Nature Medicine
نشر 8 نوامبر سال 2021
No comments:
Post a Comment